❞ كتاب حالات مردم درروشنائي توحيد ❝  ⏤ بشير أحمد لودى

❞ كتاب حالات مردم درروشنائي توحيد ❝ ⏤ بشير أحمد لودى

دين اسلام نزد خداونـد گزيـده وبرتراسـت، علمـاء
ودانشمندان با گذشت زمان ودرعرصهء های مختلـف
وابعاد گوناگون، آئين الهی ونجـات بخـش خـدمات
شايانی را انجام دادند، درعقائد ، احکام، اخلاق وآداب
و......
جوانب زندگی تأليفات، وتـراجم دارد، واينکـه علـم
توحيد بافضيلت ترين علم بوده، علم خداشناسی، علمی
که انسان را به آفريدگارش ربط ميدهد، علمی که بـه
جامعه انسانی عبادت وبندگی، ويکتا پرستی را اهداء
نموده، شرافت وکرامت شان را تامين نمـوده اسـت،
ازين راه گذراست که می بيـنم کـه علمـاء توجـه
بخصوص درراستای پخش توحيد ويگانه پرستی داده،
تأليفات پـرارزش بـه ارمغـان گذاشـتند، تاهريـک
درچوکات صلاحيت خود، توانسته باشد يـک بخـشی
ازمسؤليت اسلامی خودرا اداء نموده توحيد را ابـلاغ
کرده باشد، وازهمين جاست برادرما جنـاب محتـرم
مولانا محمد يوسف گام ارزنده ومهمـی را در جهـت
پخش تراث وفرهنگ اسلامی برداشـته، خويـشتن را
همرکاب بابرادران پيشين خود می سازد، واينک ايـن
هم اثر پرارزش که نويسندۀ وی تاحدی روی تجارب،
ومشاهداتيکه دارد، بيماری های مهلک شرک را ديده
به نسخه های قرآنی، وارشادات نبوی علاج نموده که
برادرما مولانا محمد يوسف ويرا بزبان فارسـی نقـل
نمودند، تاسـودش بيـشتر گرديـده مـورد اسـتفاده



عامترقرارگيرد، باشد درترازوی اعمال نـيکش ثبـت
گرديده، روز واپسين برايش سود مند گردد.
دعا گويم که خداونـد همـت وحوصـلهء بـرادر را
قويترساخته برايش توفيق دهد تابتواند درآيندۀ دعوت
خدمات شايانی را درروند جامعه ومـردمش بـه ارج
گذارد.



الحمد الله رب العـالمين والعاقبـة للمتقـين والـصلاة
والسلام علی اشرف الأنبياء والمرسـلين وعلـی آلـه
وأصحابه ومن تبعهم باحسان إلی يوم الدين، أما بعد:
درخدمت برادران مسلمان وخوانندگان گرانقدر عرض
می کنم که من عزم راسخ وتصميم قاطع خودرا غرض
ترجمهء کتاب (توحيد اورهم) اززبان اردو بـه زبـان
فارسی برای بعض برادران ابـراز نمـودم، عـده ای
ازبرادران مخلص وجانب اعتمادم، ماراتشويق به اين
نمود، تاکه مسؤليت اين بارگران را بـدوش بگيـرم،
اگرچه من اهل اين کارهم نبودم، لکن تائيد آنان جانب
اعتمادم را قوی ساخت، بلکه هدايت بنـدگان خداونـد
واستفادۀ آنها هدف نخستين بنده بود، ومن بااستعانت
ازپروردگار بی همتا، به عبارت سليس فارسی ترجمه
نمودم، ونامش (حـالات مـردم درروشـنای توحيـد)
کذاشتم.
دررابطه به ترجمه چند امرضروری است که خـدمت
تان عرض می کنم:
1 -ترجمۀ اين کتاب ترجمهء لفظـی نيـست، بلکـه
موافق محاورهء زبان فارسی رائج درميـان فارسـی
دانان بوده، که همهء اقشار وطبقات، بااختلاف لهجات
شان می توانند مساويانه ازآن استفاده نمايند.



2 -اصل اين کتاب به زبان اردو بـود ونويـسندۀ آن
يکی ازشخصيات های بارز وتجربه کار هنود اسـت،
که بعداً مشرف وگرويده به اسلام گرديد وسپس ايـن
کتاب را زير تحريردرآورد، درحقيقت اين کتاب موازنه
دربين زندگاند هندوانه واسلام اومی باشد؛ زيـرا کـه
وی عرصهء درازی ازعمرش را دربت پرستی سپری
کرده است وحالا درسايهء اسلام عزيز زندگی می کند،
بدون شک اوتوانسته است که دربين محاسن اسـلام
واضراربت پرستی وشرک، برسی درست کنـد، ايـن
کتاب بهترين الگو ونمونه برای کـسانی اسـت، کـه
زندگانی خودرا با دربوسـی، وکوبيـدن دروازه هـا
ومزارها بسرميبرند.
باعث اصلی که من را وادار به اين ترجمـه سـاخت،
مسؤليت ايمانی واسلامی ام دربرابر برادران مـسلمان
خود بود واين را وجيبه ای خود دانـسته وبـاوجود
مصروفيت تعليم وتدريس دردانشگاه اسلامی ابـوبکر
درشهر کراچی پاکستان، توانستم لحظـاتی ازاوقـات
خودرا غرض مصلحت دعوت بخرچ دهم واين صدقهء
جاريه ای است که خدمت شما پيش می کنم، درحقيقت
نتيجهء همان نيايش بی دريغ قبله گاه ام- رحمـه االله
– است، اوبخاطربهبودی ام هيچ گونه تقصيری نکرد،
درحيات خودماراهنمائی درست نموده، وفرصت طلائی
را غرض تعاليم والای اسلامی ام مهيا ساخت، جـزاه
االله خيرالجزاء.
اين نخستين کتابی است که ازيک زبان اجنبی به زبان
فارسی درآوردم وکتابی دومی که بنام(دلائل التوحيـد)



درزبان عربی بود آنرا نيز به زبان فارسـی ترجمـه
نمودم که زيرچاپ است، وکتاب های ديگـری را کـه
اززبان فارسی به زبان عربی ترجمه نمودم، عبـارت
اند: (تصحيح النظر شرح شرح نخبة الفکر) که مشتمل
برچهارصد صفحه می باشد، مؤلف آن يکی ازعلمـاء
مشهور هندوستان بنام "علامه نذيرحسين گيلانی" مـی
باشد ونيز کتاب [ اتحاف النبيـه فيمـا يحتـاج إليـه
المحدث والفقه] ازآثار ميمونهء شاه ولی االله محـدث
دهلوی(رح) است که قسمت ازآن به زبان فارسی بود،
من آنرا به زبان عربی تبديل نمودم که دربيروت چاپ
شده است وکتاب های ديگری نيز به صورت مخطوط
موجود است، بامهيا شدن فرصت مناسـب بـه طبـع
خواهم رساند.
غرض اصلی ازترجمهء اين کتاب نـشرروح حقيقـی
اسلام عزيز است، اميد وارم پروردگار مهربـان ايـن
کتاب را سبب هدايت متحيرين وربوده شده گان به دام
مکاران گردانده ومارا ماجور سازد.
جان فشانی، وتکاليفی را دراين ترجمه متحمل شـدم،
باين همه ازخوانندگان محترم وگرانقـدر باصـد ادب
التماس می کنم، اگر خطای درنظر شان هويدا گـردد،
بايد بنده را به آدرس زير پاکستان – گلـشن اقبـال،
بلاک (5 (مطلع سازند، برادرانی کـه ازيـن ترجمـه
مستفيد می شوند ازآنان آرزو مندم که ما وقبله گاه ام
– عليه الرحمة- را ازدعاي شان فراموش نکنند.
من ازهمهء آن برادران که بخصوص اين ترجمه، مارا
راهنمائی نموده، ويا بامشوره های نيک شان دروثوق



ام افزوده اند قدر دانی وامتنان ميگـذارم، ازخداونـد
يکتا به آنان اجرعظيم وجزاء جسيم خواهانم، واميـد
وارم خداوند ايشان را ازاجر بزرگ بهره ورسازد.

محمد يوسف "راسخ" استاذ دانشگاه
بزرگ اسلامی ابوبکر درکراچی پاکستان


پندار های مذاهب الحادی ووجود آفريدگار جهان
اين پندار غلط است که هندوها از وجود خداونـد (ج)
منکراست، بلکه هندوها قائل به وجود يـک معبـود
هستند، اگرچه ايشان «االله» را بنام های ديگری يـاد
می کنند، مثلا درکتاب مشهور آنان (بگوت گيتا) «االله»
را بنام "وشنو" ياد کرده واورا ازتمام عيـوب پـاک،
خالق، نگران وختم کننـدهء هرموجـود، پنـاه گـاه
مظلومان ومرجع اميد جوينده گان حق قرار داده انـد،
آنان عقيده دارند که «االله» بشکل "اوتاد" (1 (درزمين
پديد ميگردد، وبگفتهء ايشان [نرسنگ] چهـارم، [رام
چندرجی] هفتم، و[کرشن جی مهاراج] هشتم اوتاد ها
هستند، بقول آنان "وشنو" دراوقات گونا گـون، وبـه
اشکال مختلف، درزمين پديد می آيد، اين عين همـان
چيز است که بنام مسلمانان کنونی عقيده وباوردارند.
طبق عقائد هندوها، عبادت بزرگان عينا عبادت "وشنو"
است، برای رسـائی ورسـيدن بـه اوکـسب رضـا
وخوشنودی آن لازم وضروری است، ورنه خدا کجـا؟
آدم خاکی کجا؟.
دقيقا بنگريد! آيا انديشه ای مـسلمانان عـصرحاضر
باارزش های عقيدتی هندوها تفاوتی دارد؟!


وقتيکه جنـگ جهـانی دوم تمـام گيتـی را شـعله
ورساخت، فرصت ميسر شد تا جهت اجراء ات لازم به
ارتش، سفری به خاور دور[برما وغيره] داشته باشم،
آنگاه راجع به اعتقادات مردم آن مرزبوم آگاهی يافتم
که (بده مت) بوده، همانگونه که ازعنعنـات فـاميلی
شان نيز معلومات درستی بدسـت رسـم قرارگرفـت،
ناگهان نگاهم به " گـوتم بـده" افتيـد، دريـافتم کـه
دراعتقادات باهنود همرنگ اند، فرق فقط دراسما است
نه غير!
دردنيا کسی نيست که بت هارا عبادت کند ويا ازآنهـا
مدد وهمکاری بخواهد واين گفتار وتأثر سرتاسر غلط
است که بت پرست ها، بت هارا فريـاد مـی کننـد،
وازآنها می مدد خواهند، بلکه آنان سنگ را سنگ می
دانند، اگرغرض ايشان فرياد سنگ ها می بود، لازمـا
کوه هارا فرياد می زدند، وازآنها مدد می خواسـتند؛
زيرا آنجا سنگ های بزرگی وجود دارد، وبـه هـيچ
وجه درساختن راه ها ازسنگ ها استفاده نميکردنـد
ونه اين اسائت ادب را درحق معبود هايشان مرتکـب
می شدند! آنان سنگ ها را بنام شخصيت های بزرگ
ومحترم منسوب نموده می آورنـد، سـپس احتـرام
ونيايش به اوشانرا وجيبه ای خود می دانند، درحقيقت
آنان بزرگانی را ميپرستند که بت های چوبی وسـنگی
بطرف آنها منسوب ميشوند، هدف اساسی اينجا بندگی
شخصيت ها بوده، نه بت ها؛ بناء ارزش ها وابـسته
به بزرگان می باشد نه به سنگ ها وچوب ها!.
بشير أحمد لودى - ❰ له مجموعة من الإنجازات والمؤلفات أبرزها ❞ حالات مردم درروشنائي توحيد ❝ ❞ توحید اورہم ❝ ❱
من كتب إسلامية بلغات أخرى - مكتبة كتب إسلامية.

نبذة عن الكتاب:
حالات مردم درروشنائي توحيد

دين اسلام نزد خداونـد گزيـده وبرتراسـت، علمـاء
ودانشمندان با گذشت زمان ودرعرصهء های مختلـف
وابعاد گوناگون، آئين الهی ونجـات بخـش خـدمات
شايانی را انجام دادند، درعقائد ، احکام، اخلاق وآداب
و......
جوانب زندگی تأليفات، وتـراجم دارد، واينکـه علـم
توحيد بافضيلت ترين علم بوده، علم خداشناسی، علمی
که انسان را به آفريدگارش ربط ميدهد، علمی که بـه
جامعه انسانی عبادت وبندگی، ويکتا پرستی را اهداء
نموده، شرافت وکرامت شان را تامين نمـوده اسـت،
ازين راه گذراست که می بيـنم کـه علمـاء توجـه
بخصوص درراستای پخش توحيد ويگانه پرستی داده،
تأليفات پـرارزش بـه ارمغـان گذاشـتند، تاهريـک
درچوکات صلاحيت خود، توانسته باشد يـک بخـشی
ازمسؤليت اسلامی خودرا اداء نموده توحيد را ابـلاغ
کرده باشد، وازهمين جاست برادرما جنـاب محتـرم
مولانا محمد يوسف گام ارزنده ومهمـی را در جهـت
پخش تراث وفرهنگ اسلامی برداشـته، خويـشتن را
همرکاب بابرادران پيشين خود می سازد، واينک ايـن
هم اثر پرارزش که نويسندۀ وی تاحدی روی تجارب،
ومشاهداتيکه دارد، بيماری های مهلک شرک را ديده
به نسخه های قرآنی، وارشادات نبوی علاج نموده که
برادرما مولانا محمد يوسف ويرا بزبان فارسـی نقـل
نمودند، تاسـودش بيـشتر گرديـده مـورد اسـتفاده



عامترقرارگيرد، باشد درترازوی اعمال نـيکش ثبـت
گرديده، روز واپسين برايش سود مند گردد.
دعا گويم که خداونـد همـت وحوصـلهء بـرادر را
قويترساخته برايش توفيق دهد تابتواند درآيندۀ دعوت
خدمات شايانی را درروند جامعه ومـردمش بـه ارج
گذارد.



الحمد الله رب العـالمين والعاقبـة للمتقـين والـصلاة
والسلام علی اشرف الأنبياء والمرسـلين وعلـی آلـه
وأصحابه ومن تبعهم باحسان إلی يوم الدين، أما بعد:
درخدمت برادران مسلمان وخوانندگان گرانقدر عرض
می کنم که من عزم راسخ وتصميم قاطع خودرا غرض
ترجمهء کتاب (توحيد اورهم) اززبان اردو بـه زبـان
فارسی برای بعض برادران ابـراز نمـودم، عـده ای
ازبرادران مخلص وجانب اعتمادم، ماراتشويق به اين
نمود، تاکه مسؤليت اين بارگران را بـدوش بگيـرم،
اگرچه من اهل اين کارهم نبودم، لکن تائيد آنان جانب
اعتمادم را قوی ساخت، بلکه هدايت بنـدگان خداونـد
واستفادۀ آنها هدف نخستين بنده بود، ومن بااستعانت
ازپروردگار بی همتا، به عبارت سليس فارسی ترجمه
نمودم، ونامش (حـالات مـردم درروشـنای توحيـد)
کذاشتم.
دررابطه به ترجمه چند امرضروری است که خـدمت
تان عرض می کنم:
1 -ترجمۀ اين کتاب ترجمهء لفظـی نيـست، بلکـه
موافق محاورهء زبان فارسی رائج درميـان فارسـی
دانان بوده، که همهء اقشار وطبقات، بااختلاف لهجات
شان می توانند مساويانه ازآن استفاده نمايند.



2 -اصل اين کتاب به زبان اردو بـود ونويـسندۀ آن
يکی ازشخصيات های بارز وتجربه کار هنود اسـت،
که بعداً مشرف وگرويده به اسلام گرديد وسپس ايـن
کتاب را زير تحريردرآورد، درحقيقت اين کتاب موازنه
دربين زندگاند هندوانه واسلام اومی باشد؛ زيـرا کـه
وی عرصهء درازی ازعمرش را دربت پرستی سپری
کرده است وحالا درسايهء اسلام عزيز زندگی می کند،
بدون شک اوتوانسته است که دربين محاسن اسـلام
واضراربت پرستی وشرک، برسی درست کنـد، ايـن
کتاب بهترين الگو ونمونه برای کـسانی اسـت، کـه
زندگانی خودرا با دربوسـی، وکوبيـدن دروازه هـا
ومزارها بسرميبرند.
باعث اصلی که من را وادار به اين ترجمـه سـاخت،
مسؤليت ايمانی واسلامی ام دربرابر برادران مـسلمان
خود بود واين را وجيبه ای خود دانـسته وبـاوجود
مصروفيت تعليم وتدريس دردانشگاه اسلامی ابـوبکر
درشهر کراچی پاکستان، توانستم لحظـاتی ازاوقـات
خودرا غرض مصلحت دعوت بخرچ دهم واين صدقهء
جاريه ای است که خدمت شما پيش می کنم، درحقيقت
نتيجهء همان نيايش بی دريغ قبله گاه ام- رحمـه االله
– است، اوبخاطربهبودی ام هيچ گونه تقصيری نکرد،
درحيات خودماراهنمائی درست نموده، وفرصت طلائی
را غرض تعاليم والای اسلامی ام مهيا ساخت، جـزاه
االله خيرالجزاء.
اين نخستين کتابی است که ازيک زبان اجنبی به زبان
فارسی درآوردم وکتابی دومی که بنام(دلائل التوحيـد)



درزبان عربی بود آنرا نيز به زبان فارسـی ترجمـه
نمودم که زيرچاپ است، وکتاب های ديگـری را کـه
اززبان فارسی به زبان عربی ترجمه نمودم، عبـارت
اند: (تصحيح النظر شرح شرح نخبة الفکر) که مشتمل
برچهارصد صفحه می باشد، مؤلف آن يکی ازعلمـاء
مشهور هندوستان بنام "علامه نذيرحسين گيلانی" مـی
باشد ونيز کتاب [ اتحاف النبيـه فيمـا يحتـاج إليـه
المحدث والفقه] ازآثار ميمونهء شاه ولی االله محـدث
دهلوی(رح) است که قسمت ازآن به زبان فارسی بود،
من آنرا به زبان عربی تبديل نمودم که دربيروت چاپ
شده است وکتاب های ديگری نيز به صورت مخطوط
موجود است، بامهيا شدن فرصت مناسـب بـه طبـع
خواهم رساند.
غرض اصلی ازترجمهء اين کتاب نـشرروح حقيقـی
اسلام عزيز است، اميد وارم پروردگار مهربـان ايـن
کتاب را سبب هدايت متحيرين وربوده شده گان به دام
مکاران گردانده ومارا ماجور سازد.
جان فشانی، وتکاليفی را دراين ترجمه متحمل شـدم،
باين همه ازخوانندگان محترم وگرانقـدر باصـد ادب
التماس می کنم، اگر خطای درنظر شان هويدا گـردد،
بايد بنده را به آدرس زير پاکستان – گلـشن اقبـال،
بلاک (5 (مطلع سازند، برادرانی کـه ازيـن ترجمـه
مستفيد می شوند ازآنان آرزو مندم که ما وقبله گاه ام
– عليه الرحمة- را ازدعاي شان فراموش نکنند.
من ازهمهء آن برادران که بخصوص اين ترجمه، مارا
راهنمائی نموده، ويا بامشوره های نيک شان دروثوق



ام افزوده اند قدر دانی وامتنان ميگـذارم، ازخداونـد
يکتا به آنان اجرعظيم وجزاء جسيم خواهانم، واميـد
وارم خداوند ايشان را ازاجر بزرگ بهره ورسازد.

محمد يوسف "راسخ" استاذ دانشگاه
بزرگ اسلامی ابوبکر درکراچی پاکستان


پندار های مذاهب الحادی ووجود آفريدگار جهان
اين پندار غلط است که هندوها از وجود خداونـد (ج)
منکراست، بلکه هندوها قائل به وجود يـک معبـود
هستند، اگرچه ايشان «االله» را بنام های ديگری يـاد
می کنند، مثلا درکتاب مشهور آنان (بگوت گيتا) «االله»
را بنام "وشنو" ياد کرده واورا ازتمام عيـوب پـاک،
خالق، نگران وختم کننـدهء هرموجـود، پنـاه گـاه
مظلومان ومرجع اميد جوينده گان حق قرار داده انـد،
آنان عقيده دارند که «االله» بشکل "اوتاد" (1 (درزمين
پديد ميگردد، وبگفتهء ايشان [نرسنگ] چهـارم، [رام
چندرجی] هفتم، و[کرشن جی مهاراج] هشتم اوتاد ها
هستند، بقول آنان "وشنو" دراوقات گونا گـون، وبـه
اشکال مختلف، درزمين پديد می آيد، اين عين همـان
چيز است که بنام مسلمانان کنونی عقيده وباوردارند.
طبق عقائد هندوها، عبادت بزرگان عينا عبادت "وشنو"
است، برای رسـائی ورسـيدن بـه اوکـسب رضـا
وخوشنودی آن لازم وضروری است، ورنه خدا کجـا؟
آدم خاکی کجا؟.
دقيقا بنگريد! آيا انديشه ای مـسلمانان عـصرحاضر
باارزش های عقيدتی هندوها تفاوتی دارد؟!


وقتيکه جنـگ جهـانی دوم تمـام گيتـی را شـعله
ورساخت، فرصت ميسر شد تا جهت اجراء ات لازم به
ارتش، سفری به خاور دور[برما وغيره] داشته باشم،
آنگاه راجع به اعتقادات مردم آن مرزبوم آگاهی يافتم
که (بده مت) بوده، همانگونه که ازعنعنـات فـاميلی
شان نيز معلومات درستی بدسـت رسـم قرارگرفـت،
ناگهان نگاهم به " گـوتم بـده" افتيـد، دريـافتم کـه
دراعتقادات باهنود همرنگ اند، فرق فقط دراسما است
نه غير!
دردنيا کسی نيست که بت هارا عبادت کند ويا ازآنهـا
مدد وهمکاری بخواهد واين گفتار وتأثر سرتاسر غلط
است که بت پرست ها، بت هارا فريـاد مـی کننـد،
وازآنها می مدد خواهند، بلکه آنان سنگ را سنگ می
دانند، اگرغرض ايشان فرياد سنگ ها می بود، لازمـا
کوه هارا فرياد می زدند، وازآنها مدد می خواسـتند؛
زيرا آنجا سنگ های بزرگی وجود دارد، وبـه هـيچ
وجه درساختن راه ها ازسنگ ها استفاده نميکردنـد
ونه اين اسائت ادب را درحق معبود هايشان مرتکـب
می شدند! آنان سنگ ها را بنام شخصيت های بزرگ
ومحترم منسوب نموده می آورنـد، سـپس احتـرام
ونيايش به اوشانرا وجيبه ای خود می دانند، درحقيقت
آنان بزرگانی را ميپرستند که بت های چوبی وسـنگی
بطرف آنها منسوب ميشوند، هدف اساسی اينجا بندگی
شخصيت ها بوده، نه بت ها؛ بناء ارزش ها وابـسته
به بزرگان می باشد نه به سنگ ها وچوب ها!. .
المزيد..

تعليقات القرّاء:

 دين اسلام نزد خداونـد گزيـده وبرتراسـت، علمـاء
ودانشمندان با گذشت زمان ودرعرصهء های مختلـف
وابعاد گوناگون، آئين الهی ونجـات بخـش خـدمات
شايانی را انجام دادند، درعقائد ، احکام، اخلاق وآداب
و......
جوانب زندگی تأليفات، وتـراجم دارد، واينکـه علـم
توحيد بافضيلت ترين علم بوده، علم خداشناسی، علمی
که انسان را به آفريدگارش ربط ميدهد، علمی که بـه
جامعه انسانی عبادت وبندگی، ويکتا پرستی را اهداء
نموده، شرافت وکرامت شان را تامين نمـوده اسـت،
ازين راه گذراست که می بيـنم کـه علمـاء توجـه
بخصوص درراستای پخش توحيد ويگانه پرستی داده،
تأليفات پـرارزش بـه ارمغـان گذاشـتند، تاهريـک
درچوکات صلاحيت خود، توانسته باشد يـک بخـشی
ازمسؤليت اسلامی خودرا اداء نموده توحيد را ابـلاغ
کرده باشد، وازهمين جاست برادرما جنـاب محتـرم
مولانا محمد يوسف گام ارزنده ومهمـی را در جهـت
پخش تراث وفرهنگ اسلامی برداشـته، خويـشتن را
همرکاب بابرادران پيشين خود می سازد، واينک ايـن
هم اثر پرارزش که نويسندۀ وی تاحدی روی تجارب،
ومشاهداتيکه دارد، بيماری های مهلک شرک را ديده
به نسخه های قرآنی، وارشادات نبوی علاج نموده که
برادرما مولانا محمد يوسف ويرا بزبان فارسـی نقـل
نمودند، تاسـودش بيـشتر گرديـده مـورد اسـتفاده

 

عامترقرارگيرد، باشد درترازوی اعمال نـيکش ثبـت
گرديده، روز واپسين برايش سود مند گردد.
دعا گويم که خداونـد همـت وحوصـلهء بـرادر را
قويترساخته برايش توفيق دهد تابتواند درآيندۀ دعوت
خدمات شايانی را درروند جامعه ومـردمش بـه ارج
گذارد.

 

الحمد الله رب العـالمين والعاقبـة للمتقـين والـصلاة
والسلام علی اشرف الأنبياء والمرسـلين وعلـی آلـه
وأصحابه ومن تبعهم باحسان إلی يوم الدين، أما بعد:
درخدمت برادران مسلمان وخوانندگان گرانقدر عرض
می کنم که من عزم راسخ وتصميم قاطع خودرا غرض
ترجمهء کتاب (توحيد اورهم) اززبان اردو بـه زبـان
فارسی برای بعض برادران ابـراز نمـودم، عـده ای
ازبرادران مخلص وجانب اعتمادم، ماراتشويق به اين
نمود، تاکه مسؤليت اين بارگران را بـدوش بگيـرم،
اگرچه من اهل اين کارهم نبودم، لکن تائيد آنان جانب
اعتمادم را قوی ساخت، بلکه هدايت بنـدگان خداونـد
واستفادۀ آنها هدف نخستين بنده بود، ومن بااستعانت
ازپروردگار بی همتا، به عبارت سليس فارسی ترجمه
نمودم، ونامش (حـالات مـردم درروشـنای توحيـد)
کذاشتم.
دررابطه به ترجمه چند امرضروری است که خـدمت
تان عرض می کنم:
1 -ترجمۀ اين کتاب ترجمهء لفظـی نيـست، بلکـه
موافق محاورهء زبان فارسی رائج درميـان فارسـی
دانان بوده، که همهء اقشار وطبقات، بااختلاف لهجات
شان می توانند مساويانه ازآن استفاده نمايند.

 

2 -اصل اين کتاب به زبان اردو بـود ونويـسندۀ آن
يکی ازشخصيات های بارز وتجربه کار هنود اسـت،
که بعداً مشرف وگرويده به اسلام گرديد وسپس ايـن
کتاب را زير تحريردرآورد، درحقيقت اين کتاب موازنه
دربين زندگاند هندوانه واسلام اومی باشد؛ زيـرا کـه
وی عرصهء درازی ازعمرش را دربت پرستی سپری
کرده است وحالا درسايهء اسلام عزيز زندگی می کند،
بدون شک اوتوانسته است که دربين محاسن اسـلام
واضراربت پرستی وشرک، برسی درست کنـد، ايـن
کتاب بهترين الگو ونمونه برای کـسانی اسـت، کـه
زندگانی خودرا با دربوسـی، وکوبيـدن دروازه هـا
ومزارها بسرميبرند.
باعث اصلی که من را وادار به اين ترجمـه سـاخت،
مسؤليت ايمانی واسلامی ام دربرابر برادران مـسلمان
خود بود واين را وجيبه ای خود دانـسته وبـاوجود
مصروفيت تعليم وتدريس دردانشگاه اسلامی ابـوبکر
درشهر کراچی پاکستان، توانستم لحظـاتی ازاوقـات
خودرا غرض مصلحت دعوت بخرچ دهم واين صدقهء
جاريه ای است که خدمت شما پيش می کنم، درحقيقت
نتيجهء همان نيايش بی دريغ قبله گاه ام- رحمـه االله
– است، اوبخاطربهبودی ام هيچ گونه تقصيری نکرد،
درحيات خودماراهنمائی درست نموده، وفرصت طلائی
را غرض تعاليم والای اسلامی ام مهيا ساخت، جـزاه
االله خيرالجزاء.
اين نخستين کتابی است که ازيک زبان اجنبی به زبان
فارسی درآوردم وکتابی دومی که بنام(دلائل التوحيـد)

 

درزبان عربی بود آنرا نيز به زبان فارسـی ترجمـه
نمودم که زيرچاپ است، وکتاب های ديگـری را کـه
اززبان فارسی به زبان عربی ترجمه نمودم، عبـارت
اند: (تصحيح النظر شرح شرح نخبة الفکر) که مشتمل
برچهارصد صفحه می باشد، مؤلف آن يکی ازعلمـاء
مشهور هندوستان بنام "علامه نذيرحسين گيلانی" مـی
باشد ونيز کتاب [ اتحاف النبيـه فيمـا يحتـاج إليـه
المحدث والفقه] ازآثار ميمونهء شاه ولی االله محـدث
دهلوی(رح) است که قسمت ازآن به زبان فارسی بود،
من آنرا به زبان عربی تبديل نمودم که دربيروت چاپ
شده است وکتاب های ديگری نيز به صورت مخطوط
موجود است، بامهيا شدن فرصت مناسـب بـه طبـع
خواهم رساند.
غرض اصلی ازترجمهء اين کتاب نـشرروح حقيقـی
اسلام عزيز است، اميد وارم پروردگار مهربـان ايـن
کتاب را سبب هدايت متحيرين وربوده شده گان به دام
مکاران گردانده ومارا ماجور سازد.
جان فشانی، وتکاليفی را دراين ترجمه متحمل شـدم،
باين همه ازخوانندگان محترم وگرانقـدر باصـد ادب
التماس می کنم، اگر خطای درنظر شان هويدا گـردد،
بايد بنده را به آدرس زير پاکستان – گلـشن اقبـال،
بلاک (5 (مطلع سازند، برادرانی کـه ازيـن ترجمـه
مستفيد می شوند ازآنان آرزو مندم که ما وقبله گاه ام
– عليه الرحمة- را ازدعاي شان فراموش نکنند.
من ازهمهء آن برادران که بخصوص اين ترجمه، مارا
راهنمائی نموده، ويا بامشوره های نيک شان دروثوق

 

ام افزوده اند قدر دانی وامتنان ميگـذارم، ازخداونـد
يکتا به آنان اجرعظيم وجزاء جسيم خواهانم، واميـد
وارم خداوند ايشان را ازاجر بزرگ بهره ورسازد.

محمد يوسف "راسخ" استاذ دانشگاه
بزرگ اسلامی ابوبکر درکراچی پاکستان


پندار های مذاهب الحادی ووجود آفريدگار جهان
اين پندار غلط است که هندوها از وجود خداونـد (ج)
منکراست، بلکه هندوها قائل به وجود يـک معبـود
هستند، اگرچه ايشان «االله» را بنام های ديگری يـاد
می کنند، مثلا درکتاب مشهور آنان (بگوت گيتا) «االله»
را بنام "وشنو" ياد کرده واورا ازتمام عيـوب پـاک،
خالق، نگران وختم کننـدهء هرموجـود، پنـاه گـاه
مظلومان ومرجع اميد جوينده گان حق قرار داده انـد،
آنان عقيده دارند که «االله» بشکل "اوتاد" (1 (درزمين
پديد ميگردد، وبگفتهء ايشان [نرسنگ] چهـارم، [رام
چندرجی] هفتم، و[کرشن جی مهاراج] هشتم اوتاد ها
هستند، بقول آنان "وشنو" دراوقات گونا گـون، وبـه
اشکال مختلف، درزمين پديد می آيد، اين عين همـان
چيز است که بنام مسلمانان کنونی عقيده وباوردارند.
طبق عقائد هندوها، عبادت بزرگان عينا عبادت "وشنو"
است، برای رسـائی ورسـيدن بـه اوکـسب رضـا
وخوشنودی آن لازم وضروری است، ورنه خدا کجـا؟
آدم خاکی کجا؟.
دقيقا بنگريد! آيا انديشه ای مـسلمانان عـصرحاضر
باارزش های عقيدتی هندوها تفاوتی دارد؟!


وقتيکه جنـگ جهـانی دوم تمـام گيتـی را شـعله
ورساخت، فرصت ميسر شد تا جهت اجراء ات لازم به
ارتش، سفری به خاور دور[برما وغيره] داشته باشم،
آنگاه راجع به اعتقادات مردم آن مرزبوم آگاهی يافتم
که (بده مت) بوده، همانگونه که ازعنعنـات فـاميلی
شان نيز معلومات درستی بدسـت رسـم قرارگرفـت،
ناگهان نگاهم به " گـوتم بـده" افتيـد، دريـافتم کـه
دراعتقادات باهنود همرنگ اند، فرق فقط دراسما است
نه غير!
دردنيا کسی نيست که بت هارا عبادت کند ويا ازآنهـا
مدد وهمکاری بخواهد واين گفتار وتأثر سرتاسر غلط
است که بت پرست ها، بت هارا فريـاد مـی کننـد،
وازآنها می مدد خواهند، بلکه آنان سنگ را سنگ می
دانند، اگرغرض ايشان فرياد سنگ ها می بود، لازمـا
کوه هارا فرياد می زدند، وازآنها مدد می خواسـتند؛
زيرا آنجا سنگ های بزرگی وجود دارد، وبـه هـيچ
وجه درساختن راه ها ازسنگ ها استفاده نميکردنـد
ونه اين اسائت ادب را درحق معبود هايشان مرتکـب
می شدند! آنان سنگ ها را بنام شخصيت های بزرگ
ومحترم منسوب نموده می آورنـد، سـپس احتـرام
ونيايش به اوشانرا وجيبه ای خود می دانند، درحقيقت
آنان بزرگانی را ميپرستند که بت های چوبی وسـنگی
بطرف آنها منسوب ميشوند، هدف اساسی اينجا بندگی
شخصيت ها بوده، نه بت ها؛ بناء ارزش ها وابـسته
به بزرگان می باشد نه به سنگ ها وچوب ها!.



حجم الكتاب عند التحميل : 720.8 كيلوبايت .
نوع الكتاب : pdf.
عداد القراءة: عدد قراءة حالات مردم درروشنائي توحيد

اذا اعجبك الكتاب فضلاً اضغط على أعجبني
و يمكنك تحميله من هنا:

تحميل حالات مردم درروشنائي توحيد
شكرًا لمساهمتكم

شكراً لمساهمتكم معنا في الإرتقاء بمستوى المكتبة ، يمكنكم االتبليغ عن اخطاء او سوء اختيار للكتب وتصنيفها ومحتواها ، أو كتاب يُمنع نشره ، او محمي بحقوق طبع ونشر ، فضلاً قم بالتبليغ عن الكتاب المُخالف:

برنامج تشغيل ملفات pdfقبل تحميل الكتاب ..
يجب ان يتوفر لديكم برنامج تشغيل وقراءة ملفات pdf
يمكن تحميلة من هنا 'http://get.adobe.com/reader/'

المؤلف:
بشير أحمد لودى - Bashir Ahmed Lodi

كتب بشير أحمد لودى ❰ له مجموعة من الإنجازات والمؤلفات أبرزها ❞ حالات مردم درروشنائي توحيد ❝ ❞ توحید اورہم ❝ ❱. المزيد..

كتب بشير أحمد لودى