❞ كتاب زندگانی ملکۀ عفت ❝ ⏤ عبدالعزیز خالقى

م
��
�
�
ن ا
��
�
�
م ا� ا
��
فهرست مطالب
تقر
ي
ظ
مولانا
سل
ي
م
اﷲ
خان
صاحب
................................
................................
.......
5
مقدمه
................................
................................
................................
..........................
7
جلوه
ا
ي
از
و
ي
ژگ
ي
ها
ي
مادر
نمونه
................................
................................
.......
13
شرح
حال
زندگ
ي
عا
ي
شه
صد
ي
قه
ل
................................
................................
.
23
هوش
و
ذكاوت
................................
................................
..............................
23
تعل
ي
م
و
ترب
ي
ت
................................
................................
................................
.
24
عقد
نكاح
و
مراسم
ازدواج
................................
................................
..............
24
كاشانة
اقدس
و
اثاث
آن
................................
................................
..................
27
زندگ
ي
زناشوئ
ي
................................
................................
..............................
29
واقعة
إفك
................................
................................
................................
.................
33
صبح
سعادت
و
برائت
از
افك
................................
................................
.........
36
درجات
و
فضا
ي
ل
ا
ي
شان
................................
................................
..................
40
واقعة
دوم
................................
................................
................................
........
43
واقعة
تخ
يي
ر
در
زندگ
ي
با
پ
ي
امبر
ص
................................
...............................
44
وفات
پ
ي
امبر
ص
و
فرارس
ي
دن
روزگار
درد
و
غم
................................
...............
47
حجرة
عا
ي
شه
ل
روضه
و
آرامگاه
رسول
خدا
ص
................................
....
48
داغ
دوم،
رحلت
پدر
................................
................................
.......................
49
2
زندگاني ملكة عفّت
أم المؤمنين
عائشه
ل
نمونة
از
خودگذشتگ
ي
................................
................................
....................
50
كمالات
علم
ي
................................
................................
................................
.
51
تلاش
در
جهت
جمع
آور
ي
قرآن
................................
................................
.....
52
ظهور
اضطراب
................................
................................
................................
........
53
جنگ
جمل
................................
................................
................................
.....
54
تعامل
حضرت
عا
ي
شه
و
حضرت
عل
ي
ب
پس
از
جمل
................................
...
63
بشارت
عبداﷲ
بن
عباس
ب
................................
................................
.......
68
دلبستگ
ي
ها
ي
مادر
و
دختر
)
عا
ي
شه
و
فاطمه
(
ب
................................
..........
68
تمج
ي
د
خاتون
ج
نت
فاطمه
الزهراء
از
زبانِ
حضرت
عا
ي
شه
ل
.....................
73
توص
ي
ة
رسول
خدا
ص
به
فاطمه
ل
در
باب
محبت
به
عا
ي
شه
ل
.............
74
فاطمه
از
رازش
عا
ي
شه
را
مطلع
م
ي
سازد
................................
..........................
77
وفات
................................
................................
................................
..............
79
سخنان
ارزنده
................................
................................
................................
.........
81
مناجات
................................
................................
................................
.....................
83
فهرست
منابع
................................
................................
................................
..........
87

لحمد ﷲ
وكفى والسلام على نبيـه الـ
ـ
مجتبى وعـلى آلـه وأصـحابه وأهـل بيتـه الطـاهرين
أجمعين

.
اما بعد:
وقتي كه خورشيد اسلام در سرزمين عرب طلوع كرد و به زودي شعاع آن در اطـراف  
جهان گسترده شد و همة قدرت
هاي باطله در برابر اين پيشرفت محيرالعقول بي
اثر گرديد
و زلزله در كاخ
هاي
قيصر و كسري افتاد و همة پادشاهان از نام اسلام بر خود لرزيدنـد و  
همة قدرت
هاي روزافزون در برابر اسلام سرنگون گرديدنـد، در آن هنگـام كـه دشـمنان     
نمي
توانستند آشكارا با اسلام دشمني كنند از راه حيله و مكر وارد شدند و به طور پنهاني
سعي كردند تا قدرت متحد مسلمانان ر
ا پراكنده كنند و شيرازة بنيـاد اسـلام را پـاره پـاره     
سازند و خيال مي
كردند كه با اين حيله
هاي منافقانه ضربت قاطعي بر اسلام وارد خواهند
كرد.
در خانوادة نبوت
،
ملكة عفـت ام المـؤمنين عايشـه صـديقه     
ل
مقـام بـالا و ارزش   
درخشاني داشت. تاريخِ اسلام از نامِ نيك ايشان درخشند
ه و روشن است، لكـن دشـمنانِ   
دوست نماي ظاهر ميشِ باطن گرگ، زبان طعنه و بدگويي نسـبت بـه سـربازانِ پيـامبر و     
جماعت صحابه

دراز كـرده و آنهـا را هـدف تيرهـاي طعنـه و سـرزنش قـرار داده و        
كارهاي اساسيِ آنها را بي
اساس شمرده و دروغ
ها در بارة آنها سـاختند تـا بـدين وسـيله     

-
ستايش خداي راست و بس و درود بر پيامبر او كه برگزيده است و بر خاندان او و ياران او و اهل
بيت او كه پاكان هستند همگي.
8
زندگاني ملكة عفّت
أم المؤمنين
عائشه
ل
اتحا
د اسلامي را متزلزل و شربت شيرينِ يگانگي مسلمانان را تلخ و نـاگوار سـازند آنـان    
حتي به بزرگواراني كه در حرَم پيامبر بوده اند نيز جسارت كرده اند يعني بـه كسـاني كـه    
قرآن مجيد آنها را پاك و مقدس دانسته و آنها را اُمهات مؤمنين ناميده است، چرا كه اگـر  
خداي نخواس
ته )پناه بر خدا( آنها نيكوسيرت نبودند و لكه
اي بر دامن عفـت و ديـن  
داريِ
آنها مي
بود، هيچ وقت خداوند ذُوالجلال آنها را براي حبيب خود انتخاب نمي
كرد و آنهـا  
را مادران مؤمنين لقب نمي
داد.
حضرت اُم المؤمنين عايشه مانند نفوس قدسـيه همـان قـدر كـه بزرگـوار و پاكـدامن       
هس
تند، همان قدر هم مظلوم و بردبار هستند، چون گروهي در تاريخ امت اسلام بودنـد و  
هستند كه سعي دارند هر طور شده، ثابت كنند كه )پناه بر خدا( خداوند متعال براي پيامبر
آخرالزمان زن
هائي انتخاب كرده كه عفيف نبوده و با خانوادة نبوت تناسب نداشته اند.
در حقيقت اين گرو
ه كساني هستند كه تمام كوشش خود را به كار مي
برند تا يـاران و  
مشاوران پيامبر و بخصوص اهل بيت هدايتگر پيامبر اكـرم  
ص
را بـي
روح سـازند و بـه   
مردم جهان بگويند كه كسي كه داخل خانـة او و پيـروان او ايـن طـور اشـخاص باشـند،       
چگونه مي
تواند پرچمدار اصلاح و خير جهان و جهانيا
ن باشد.
در چنين مواقعي ذكر بزرگواري
هاي ياران جان نثار رسـول خـدا   
ص
و بيـانِ قـدر و   
منزلت و عفت ازواج مطهرات

لازم و بلكه در حكم جهاد في سبيل اﷲ اسـت، چـون   
كه اين گروه بقدري طعنه زده و بدگوئي كرده اند كـه آهـن را بـه رنـگ طـلا درآورده و      
مردماني كه از حقيقت بي
خبر
هستند از گفتار آن گروه گمراه فريب خـورده و نسـبت بـه    
اصحاب بزرگوار و ازواج مطَهرات پيامبر
ص
بدگمان شده
اند.
ولي كارهاي اين گروه نقش بر آب است، زيرا در برابر نص قرآن نمي
توانند  كاري
بكنند و چون خداوند از اصحاب پيامبر
ص
اظهار  رضايت  فرموده  و  زن
هاي  پيامبر
را
مادران  مؤمنين  ناميده،  ديگر  از  گفتار  يا  نوشتة  مخالفان  چيزي  ثابت  نمي
شود،  من  در  اين
نوشتة  مختصر  سعي  كرده
ام اين موضوع را روشن و واضح كنم كه وقتي خداوند
زندگاني ملكة عفّت
أم المؤمنين
عائشه
ل
9
مي
فرمايد:

همة  اصحاب  را  مي
فرمايد  و
هيچي
ك را استثناء  نمي
كند و آنجا كه مي
فرمايد:
 .
همة  زن
هاي  پيامبر  را  مي
فرمايد و هيچيك را  استثنا نمي
كند  و  در  برابر  اين  نص  آشكار
نمي
توان ادعاي خلاف كرد و چنين و چنان گفت.
آنچه سبب شد تا چند كلمه در بارة زندگ
ي ام المؤمنين عايشه
ل
بنويسم سخنان و
نوشتارهائي بود كه به نوعي اهانت و بي
حرمتـي بـه آن حضـرت    
ل
داشـتند، پـس از   
مراجعت از سفر بيت اﷲ الحرام كه چند روزي براي گرفتن ويزاي تحصـيلي در كراچـي   
بسر مي
بردم يكي از دوستانم رساله
اي بنام
»
تَحريف قُرآن
 «
به من داد كه در ف
صل آخرِ آن
رساله به اين موضوع برخورد كردم كه مجتهدي در بارة ازواج مطهرات سخناني گفته بود
كه مناسب شأن و منزلت همسران پيامبر اكرم
ص
نبود.
بعد از آن لازم دانستم چند صفحه
اي در بارة طهارت و عفت مادرِ مـؤمنين بنويسـم و   
در ضمنِ مطالعه بعضي از دوستان پيشنهاد كرد
ند اين موضوع را جداگانه تاليف كنم تا هر
زن و مرد مسلمان كه آن را مطالعه مي
كند بر روشِ مادر مؤمنين عمل كند و تهمـت
ه  ـ  ا  ئ  ي    
كه ميان فرقه
هاي مخالف رد و بدل شده از بين برود.
در نوشتن اين رساله از كتب معتبر اهل تسنن و اهل تشيع استفاده شده و به ويـژه بـه   
روابط آن حض
رت
ل
با فاطمه و علي
ب
پرداختيم.
حضرت عايشه
ل
و حضرت فاطمـه  
ل
و حضـرت علـي   

و حضـرت ابـن   
عباس

يعني خاندان صديقي

و هاشمي

با يكديگر دلبستگي و مـودت داشـته و   
قلب
هاي مبارك آنها از چِرك كينه و حسد مثلِ آيينه پاك و مانند خورشيد درخشان بـوده  
است

 در خانوادة نبوت, ملکة عفت ام المؤمنین عایشه صدیقه ل مقام بالا و ارزش درخشانی داشت. تاریخِ اسلام از نامِ نیک ایشان درخشنده و روشن است، لکن دشمنانِ دوست نمای ظاهر میشِ باطن گرگ، زبان طعنه و بدگویی نسبت به سربازانِ پیامبر و جماعت صحابه دراز کرده و آنها را هدفِ تیرهای طعنه و سرزنش قرار داده و کارهای اساسیِ آنها را بی‌اساس شمرده و دروغ‌ها در بارة آنها ساختند تا بدین وسیله اتحاد اسلامی را متزلزل و شربت شیرینِ یگانگی مسلمانان را تلخ و ناگوار سازند