حرف آغاز................................ ................................ ................................ .................. 3
متن نامهاي كه براي آنها فرستادم از اين قرار ميباشد: ................................ .....7
حل اختلاف در شئون امامت از كتاب راهي بسوي وحدت اسلامي..................37

بنام آنكـه نـامش حرزجـان هـا اسـت شفا بخـش مـرض هـاي روانهـا اسـت
خداي و صـانع چـرخ بـر يـن اسـت نبــــيش رحمــــة للعــــالتمين اســــت
كـريم و مهربـان، جـان آفـرين اسـت رســـول مـــا نبـــي آخـــرين اســـت
محمــد مصــطفيص ســردار مطلــق ســـ�مم را ســـزوار اســـت برحـــق
در و دم را رســـان در هـــر زمـــاني بـــروح رحمـــت هـــر دو جهـــاني
درود حــــق بــــروح آل اطهــــار ســپس بــر جملــه اصــحاب ابــرار
طفيـــل مصـــطفاي پـــاك و مختـــار كـــنم از بنـــدگان نيـــك و اخيـــار
مــنم مغمــوم و ملهــوف و پريشــان نـــدارم غـــم هســـتم عبـــدالرحمن
غالباً در اوائل ديماه سال 1360 هجري شمسي برابر با ماه مبارك ربيع الأول 1402
هجري قمري يعني حدود يك سال و تقريباً سه ماه قبل بود كه به ناراحتي درد كمر دچار
شده بودم و قادر به نقل و حركت نبودم در همين ايام يكي از دوستان كه نه تا بحال من
او را ديدهام نه او مرا، و فقط بوسيله نوشتهها و تأليفات با من آشنا شده است از آستان
خراسان برايم نامهاي فرستاد، حاكي از اينكه در قُم مؤسسهاي وجود دارد بنام مؤسسه در
راه حق، و سعي بر اين دارد كه بوسيله نشر بعضي جزوات و رسالههاي كوچك تبليغاتي
در بعضي مناطق سني نشين امثال «طيبات يا تايباد» كه اكثر مردمش پيروان مذهب پاك
حنفي از جماعت حقه اهل تسنن و كمتر از برادران اهل تشيع هستند و تا بحال سابقهء
اخت�ف مذهبي نداشتهاند، ايجاد تفرقه و دودستگي و اخت�ف نمايد و با ارسال چند
جزوه آن مؤسسه بنامهاي «مسألهي شورا و جانشيني پيامبر يا امت» و با ارسال رونوشت

4 راز دلبران (نامهاي از چاپهار به قم)
نامهاي كه خودش بنام گردانندگان محترم آن مؤسسه نوشته است تا به اخت�فات سني و
شعيه با نشر چنين جزوات دامن نزنند و با ارسال جواب مجدد اين نامه كه از طرف آن
مؤسسه بوي داده شده است،. اينجانب تقاضا كرده بود كه اگر مصلحت باشد نامهاي به
مسؤلين آن مؤسسه بنويسم و از آنان خواهش كنم كه در اين لحظات بسيار حساس كه
ملت مسلمان بر اثر اخت�فات فرقهاي و در نتيجه دودستگيهاي مذهبي نزديك است از
هم بپاشد و نابود شود و سر دمداران كفر بعلت انسجام و هم بستگي كه دارند در
توطئههاي ويرانگر خود عليه اس�م و مسلمين جهان به پيش ميتازند و همه تن از
قدرت مادي و نيروي انساني خود در راه نابود كردن اس�م و تضعيف مسلمين بوسيله
ايجاد تفرقه در صفوف مسلمين و برانگيختين جذبات مذهبي و شورندان آنها بر عليه
يكديگر استفاده ميكنند، لذا بحكم حديث: «لين انلصحية» با وجود كسالت و بيماري
به نوشتن مقالهاي چند صفحهاي كه اينكه جهت استفادة موم و مقايسه قوت دالئل
طرفين بچاپ آن اقدام ميشود و مبادرت نمودم، و بعد از مدتي به قُم فرستادم. و غرض
از انتشار آن اينست كه براي برادراني كه شايد تصور ميكنند مذهب اهل سنت مذهبي
بياساس است، روشن گردد كه اشتباه كردهاند و مذهب «اهل سنت والجماعة» مذهبي
مبتني بر اساس قرآن و حديث رسول االله ص و اقوال ائمه و رهبران اس�م از اهل بيت
ترت و اصحاب كرام است. و مؤيد دالئل قاهرة حجتهاي قاطعه ميباشد. از اينكه ما
بعلت اعذار و مشك�ت گوناگون در اين چاپ نتوانستيم ترتيب خاص به كتاب داده و
عبارات عربي را ك�ً ترجمه كنيم پوزش ميطلبيم باميد اينكه شايد در انتشارات بعدي
انشاءاالله توفيق آنرا دريافت نمائيم، در پايان مقدمه توجه شما را بنكات زير جلب ميكنيم:
1 -از تاريخ تنظيم اين مقاله كه آن را در ايام «هفته وحدت» از 12 تا 17 ربيع الأول
سنه 1402 هجري قمري در تهران نوشته و سپس به آدرس صندوق پستي شماره 5
مؤسسه خيريه تعليماتي و تحقيقاتي علمي و ديني اصول دين قُم ارسال داشتهام تا بحال
بيش از يكسال در گذر است، علت تأخير در نشر اين مقاله اين بود كه فكر كردم شايد
برادران بدنبال آن مطالبي بصورت تذكر يا پاسخ بر مقالهام بنوسيند كه ممكن است ما بر

راز دلبران (نامهاي از چاپهار به قم) 5
اثر آن ناگزير به اص�حات يا اضافاتي در مقالهام خوش باشيم ولي بعد از اين همه مدت
انتظار چون هيچگونه جوابي از طرف مؤسسه نام برده نرسيد براي چاپ و انتشار آن
اقدام نموديم .
2 -هت استحضار و سهولت در مقايسه و بررسي دالئل طرفين كليه مكاتبات
مربوط را در اين نشريه بنظر خونندگان عزيز ميرسانم، بدين ترتيب كه بعد از اين سطور
والً ناملإ برادر خراساني ما را كه باينجانب نوشته است ميخوانيد و سپس نامه اين را كه
وي براي مسؤلين محترم «مؤسسه در راه حق» نوشته است، و بعد از آن جواب مؤسسه
را كه بعنوان آن برادر نوشته شده است و بدنبال آن مقاللإ ما را مطالعه خواهيد فرمود.
3 -در آخر كتاب چند مطلب را از كتاب «راهي بسوي وحدت اس�مي» اثر نفيس و
ارزندةِ ع�ملإ معاصر جناب آقاي مصطفي حسيني طباطبائي، كه تحت عنوان «حل
اخت�ف در شئون امامت» نوشته است تقريباً از صفحه 162 تا صفحه 191 آن كتاب با
حذف بعضي جم�ت غير ضروري نقل ميكنيم زيرا اين حقايق كه از قلم حق پسند يك
عالم شيعه واقعي غير متعصب تراوش كرده است كام�ً با مطالبي كه ما نوشتهايم و به آن
معتقد هستيم منطبق و موافق ميباشد، اميدواريم اين اقدام راگشاي همي دلباختگان اس�م
كه براي حل اخت�ف فرق مسلمين سعي ميكنند، بوده موجب نجات ابدي و سرخرويي
جاوداني ما باشد.
به اميد روزي كه بر اثر وحدت كلملإ تمام فرق اس�مي و آگاهي جوانان مسلمان و
وحدت صفوف مسلمين مسلمانان بر مشك�ت جهاني غلبه حاصل كنند و اس�م راستين
بتواند سير تكاملي خود را در سطح جهاني ادامه دهد تا به پيروزي نهائي اس�م عزيز و
نابودي كفر و استكبار جهاني منجر شود.

آقايون كاركنان مؤسسه در راه حق!
بعد از س�م عرض ميشود كه شما برادران مسلمان و خير انديش چرا اينطور
نشريههاي اخت�ف انگيز در بين جوانان اهل سنت پخش ميكنيد، و من چند دوست از
برادر اهل تشيع و تسنن داشتم هميشه با اينها برادر وار صحبت ميكرديم و در هر جا در
باره خوبي حكومت اس�مي بحث و سخن در ميان ميآورديم تا اينكه يك روز بسبب
نشريه مسئله خ�فت در گيري ميان دو برادر اهل سنت و تشيع بوجود آمد كه من مانع
جنگ ايشان شدم و نصيحتشان كردم، لذا براي جلوگيري از اينطور اخت�فات از شما
تقاضا دارم كه از پخش اين نشريات اخت�ف انگيز خود داري فرمايند، بخصوص در اين
زمان حساس كه كمونستها از هر طرف رخنه كرده و ميخواهند اس�م عزيز را ضعيف
گردانند (لعنة االله عليهم) و نيز رهبر انق�ب بارها گفتند كه: بيائيد برادران اهل سنت و
برادران تشيع ك�مهاي اخت�ف انگيز در ميان نياوريد كه ميخواهند دشمنان اس�م از آب
گل آلود ماهي بگيرند و به همين سبب و بعلت نشريات شما من ناچار و مجبور شدم كه
خدمت شمايان چند اعتراض تقديم نمايم و آن اعتراضات از اين قرار است.
1 -همچنان كه در تفسير قمي و در تفسير صافي است كه، جناب حضرت
محمدص به حضرت حفصهل فرمود: بعد از من ابوبكر و بعد پدرت حضرت عمر
خليفه خواهند شد، حضرت حفصه پرسيد: اي رسول خدا! كدام شخص به شما خبر داد،
كه جناب حضرت محمدص فرمود: بمن آن خدا خبردار كه خبردار است و بيخبر
نيست، عليم است و جاهل نيست، جناب برادران روشن فكر شما كام�ً قضاوت كنيد
امامهاي شيعهها، و مصنف تفسير شيعهها اينقدر مژده بزرگ ميدهند براي خ�فت
شيخينبچرا اين شيعههاي امروز انكار ميكنند و خ�ف ورزي امامهايشان ميكنند.

8 راز دلبران (نامهاي از چاپهار به قم)
2 -شما بفرمائيد كه، آيا اين مژده رسول اكرمص كام�ً ادا صادق و مصدوق شده يا
نه اگر كام�ً ادا شده چرا شما انكار ميكنيد اگر مژده رسول اكرمص صادق نشده آيا از
ين نقص در نبوت الزم نميآيد كه نبيص نعوذ باالله مژده دروغ بدهد.
3 -اعتراض سوم: اگر بفرض محال قبول كرده شود كه خ�فت خلفاء ث�ثه به مطابق
عهد الهي نبوده به مطابق كتبهاي شيعهها تمام دوازده امام تقيه نموده از اع�ء كلمة االله
ساكت و خاموش شدند. شما برادران ذوالعقول بگوئيد كه: اين دين نبي كائنات را پس
كدام شخص بر گوشه وكنار دنيا رسانيده كه الآن در روي زمين يك مليارد مسلمان
زندگي ميكنند.
4 -آيا اين دين اس�م در نزد شما شيعهها حق گفتن حق دار است يا نه؟ اگر حقدار
ست شما بايد المحاله تسليم كنيد كه اين بوساطت خلفاء ث�ثه بما رسيده خ�فت اين
اشخاص يعني حضرات ابوبكر، عمر، عثمان بر حق بوده است، خصوصاً در عهد
خ�فت عمر فاروق فتوحات به عروج رسيده تعداد مسلمانان افزون شده.
5 -اگر اين اس�م حقدار نيست شما بگوئيد: كدام دين حق دار است تا اينكه به
مطابق عهد خداوندي نيز كامل و مصداق آن دين بر تمام دنيا واضح باشد.
6 -آيا شما در باره رأي دادن صحابه كرام مهاجرين و انصار را براي مجلس شوراي
آنها اهل ميدانيد يا نه.
7 -اگر تسليم ميكنيد پس چرا از خ�فت اينها انحراف مينيد حاالنكه خ�فت
خلفاء اربعه به مشوره اين صحابههاي كرام منعقد شده.
8 -اگر شما صحابه كرام را براي مجلس شوراي اهل نميدانيد پس جواب اين آيه را
ۡ چه ميدهيد. ﴿

ر﴾ [آلعمران: 159ِ .[م

«(اي محمد شما) صحابه كرام را در مشورة خودتان شامل فرمائيد».
9 -دربارة اينكه امر خ�فت به مشوره صحابه كرام منعقد شده آيا مشورة اينها
براي خ�فت در نزد شما پسنديده است يا نه.

 این کتاب در رد شبهات یکی از مراکز شبهه پراکنی در قم نگاشته شده است که حاوی ردود علمی و قوی بر شبهات شیعیان می باشد